×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

delkadeh

دلکده

× گنجشکی به اتش نزدیک میشد و بر میگشت پرسیدند چه میکنی؟ گفت:در این نزدیکی چشمه هست و من نوکم را پر از اب میکنم وروی اتش میریزم گفتند:حجم اتش در مقایسه با ابی که می اوری بسیار زیاد است و این فایده ندارد گفت:شاید نتوانم اتش را خاموش کنم اما هنگامیکه خداوند پرسد:زمانی که دوستت در اتش میسوخت چه کردی؟پاسخ میدهم: هر انچه از من برامد.
×

آدرس وبلاگ من

delkadeh.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/abi007

?????? ???? ?????? ???? ???? ?????? ??? ??? ????? ??????

فرق عشق با ازدواج

شاگردي از استادش پرسيد: عشق چست ؟ استاد در جواب گفت: به گندم زار برو و پر خوشه ترين شاخه را بياور اما در هنگام عبور از گندم زار، به ياد داشته باش كه نمي تواني به عقب برگردي تا خوشه اي بچيني... شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتي طولاني برگشت. استاد پرسيد: چه آوردي ؟ با حسرت جواب داد:هيچ! هر چه جلو ميرفتم، خوشه هاي پر پشت تر ميديدم و به اميد پيداكردن پرپشت ترين، تا انتهاي گندم زار رفتم. استاد گفت: عشق يعني همين...! شاگرد پرسيد: پس ازدواج چيست ؟ استاد به سخن آمد كه : به جنگل برو و بلندترين درخت را بياور اما به ياد داشته باش كه باز هم نمي تواني به عقب برگردي... شاگرد رفت و پس از مدت كوتاهي با درختي برگشت . استاد پرسيد كه شاگرد را چه شد و او در جواب گفت: به جنگل رفتم و اولين درخت بلندي را كه ديدم، انتخاب كردم. ترسيدم كه اگر جلو بروم، باز هم دست خالی برگردم . استاد باز گفت: ازدواج هم يعني همين...!

 ...و این است فرق عشق و ازدواج

نویسنده:محمد

چهارشنبه 22 اسفند 1391 - 2:59:32 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

ali

aliakvariume

http://akvariume.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 22 اسفند 1391   5:42:17 PM

حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است

                                                      کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد


 

ali

aliakvariume

http://akvariume.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 22 اسفند 1391   5:26:02 PM

به کوه گفتم عشق چیست؟ لرزید.

به ابر گفتم عشق چیست؟ بارید.

به باد گفتم عشق چیست؟ وزید.

به پروانه گفتم عشق چیست؟ نالید.

به گل گفتم عشق چیست؟ پرپر شد.

و به انسان گفتم عشق چیست؟

اشک از دیدگانش جاری شد و گفت؟ دیوانگیست!!!