×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

delkadeh

دلکده

× گنجشکی به اتش نزدیک میشد و بر میگشت پرسیدند چه میکنی؟ گفت:در این نزدیکی چشمه هست و من نوکم را پر از اب میکنم وروی اتش میریزم گفتند:حجم اتش در مقایسه با ابی که می اوری بسیار زیاد است و این فایده ندارد گفت:شاید نتوانم اتش را خاموش کنم اما هنگامیکه خداوند پرسد:زمانی که دوستت در اتش میسوخت چه کردی؟پاسخ میدهم: هر انچه از من برامد.
×

آدرس وبلاگ من

delkadeh.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/abi007

?????? ???? ?????? ???? ???? ?????? ??? ??? ????? ??????

فرعون و شیطان

پادشاه مصر ?فرعون? ادعای خدایی میکرد. روزی مردی نزد او آمد و در حضور همه خوشه انگوری به او داد و گفت اگر تو خدا هستی پس این خوشه را تبدیل به طلا کن. فرعون یک روز از او فرصت گرفت. شب هنگام در این اندیشه بود که چه چاره ای بیندیشد و همچنان عاجز مانده بود که ناگهان کسی درب خوابگاهش را به صدا در آورد. فرعون پرسید کیستی؟ ناگهان دید که شیطان وارد شد. شیطان گفت خاک بر سر خدایی که نمیداند پشت در کیست. سپس وردی بر خوشه انگور خواند و خوشه انگور طلا شد. بعد خطاب به فرعون گفت من با این همه توانایی لیاقت بندگی خدا را نداشتم آنوقت تو با این همه حقارت ادعای خدایی می کنی؟ پس شیطان عازم رفتن شد که فرعون گفت چرا انسان را سجده نکردی تا از درگاه خدا رانده شدی. شیطان پاسخ داد زیرا میدانستم که از نسل او همانند تو به وجود می آید.

چهارشنبه 7 فروردین 1392 - 12:54:01 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

ali

aliakvariume

http://akvariume.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 7 فروردین 1392   5:20:34 PM

اگر از نسل انسان تنها یکی هم انسان واقعی و اشرف مخلوقات دلخواه خدا بشه ارزش اون رو داشتند که آفریده بشن